کد خبر 1035917
تاریخ انتشار: ۸ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۳:۲۱
سرنوشت «مصدق» در انتظار «ظریف»/ «پایگاه اجتماعی» که بر باد می‌رود

اظهارات ظریف برای مذاکره با آمریکا و پاسخ «نه، مرسی» ترامپ دقیقاً همان تأثیری را در پایگاه اجتماعی جریان غربگرا در کشور گذاشت که در دوره محمد مصدق و جریان جبهه ملی تجربه شد.

به گزارش مشرق، شباهت‌های «ظریف» با «مصدق» در رسانه‌های اصلاح‌طلب فقط نباید منحصر به همان دورانی باشد که ظاهراً مذاکراتی در حال پیروزی بود و تِرَکی بر دیوار تحریم‌ها افتاده بود؛ شباهت ظریف با مصدق باید در این روزها نیز بررسی و واکاوی شود تا نشانه‌هایی از آینده را به تصویر بکشد؛ مثل همان دورانی که مصدق در مذاکرات با آمریکایی‌ها تصور پیروزی داشت ولی در نهایت مذاکراتش طوری به شکست انجامید که او را ولیچرنشین کرد.

بنابراین اگر قرار است که به وجه شباهت‌های مصدق با ظریف در آن دروان بپردازیم و فقط مقطعی از پیروزی‌های ظاهری و خیالی مصدق را در بوق رسانه‌ها قرار دهیم، سرنوشت مصدق در مذاکرات و ارتباط با آمریکا و نسبت آن با جامعه ایرانی را هم باید به رشته تحریر درآوریم.

بیشتر بخوانید:

درخواست نمایندگان برای توضیحات ظریف درباره اظهارات اخیرش

در همان دوران که شبیه سازی بسیاری بین مصدق و ظریف در تیتر یک روزنامه‌های اصلاح طلب نقش بسته بود و سخنرانانی از شباهت‌های آنان سخن به میان می‌آوردند، بارها و بارها روایت‌هایی از شکست‌های مصدق به عنوان سیاستمدار ساده لوح برای تنویر افکار عمومی منعکس شد که نتیجه ارتباط و مذاکرات مصدق همان «تقریبا هیچ» یا «نه، مرسی» این روزهاست.

شکست دیپلماسی مصدق و نسبتش با پایگاه اجتماعی

اما لایه دیگری از روایت تاریخ و این شبیه سازی وجود دارد که وقتی مصدق به نقطه شکست رسید، او از طرف مردم برای همیشه از بازیگردانی صحنه سیاسی و اداره کشور کنار گذاشته شد. برای بررسی این موضوع بهتر است به حافظه و مستندات تاریخی رجوع کنیم تا این لایه از سرنوشت جریان غربگرا را بررسی کنیم و شبیه سازی دقیق‌تری نسبت سایر شبیه سازی ها گذشته داشته باشیم.

بر همین اساس باید گفت یک بخش در بُعد سرنوشت مذاکرات با امریکا قابل بحث و بررسی است و یک بخش نیز در بررسی پایگاه اجتماعی جریان غربگرا پس از شکست‌های مکرر در مواجهه و ارتباطی که با کاخ سفید برقرار کردند.

از این رو برای بررسی موضوع ابتدا به شکست‌های مصدق در مذاکرات با آمریکایی‌ها می‌پردازیم و در نهایت به بحث و بررسی درباره پایگاه اجتماعی محمد مصدق و جبهه ملی به عنوان نمادهای تفکر غربگرایی می‌پردازیم.

یکی از شکست‌های مصدق در موضوع ارتباط و مذاکره با امریکا ماجرای سفر ۴۷ روزه او به واشنگتن و مذاکرات متعدد با «هری ترومن» رئیس‌جمهور وقت آمریکا و سایر مقامات آمریکایی است. در این مذاکرات و دیدارها مصدق درخواست‌های متعددی را مطرح می‌کند ولی آمریکایی‌ها با هیچ کدام از درخواست‌های او موافقت نمی‌کنند و در نهایت مصدق در جلسه مجلس شورای ملی می‌گوید: «از مساعی ما برای جلب موافقت دیگران نتیجه‌ای حاصل نشد»؛ اینجا هنوز پایگاه اجتماعی محمد مصدق از وی طرفداری می‌کند.

در جای دیگری مذاکرات و تلاش‌های محمد مصدق معطوف به خرید شکر است تا به واسطه آن بتواند از امریکا وامی را دریافت کند و پیرو همین موضوع در آخرین روزهای سال ۱۳۳۱، از «لویی هندرسون» سفیر آمریکا در ایران درخواست کرد تا تقاضا برای خرید ۱۰۰ هزار تن شکر را به دولت آمریکا اطلاع دهد اما پاسخ هم با پاسخ منفی مواجه می‌شود؛ در این مقطع پایگاه اجتماعی محمد مصدق همچنان همراهی خود را دارد و به حمایت‌هایش ادامه می‌دهد ولی اما و اگرها درباره رفتار و سیاست‌های او ادامه خواهد تا اینکه بالاخره روش و سیاست مصدق و ساده لوحی وی به قدری بود که آیت‌الله کاشانی یک روز قبل از کودتا باز هم اشتباهات مصدق را در مواجهه و مذاکره با آمریکایی‌ها گوشزد می‌کند و تاکید می‌کند از اشتباهات گذشته درس بگیرد.

در این باره می‌توان به آن بخش از نامه‌ای که قسمتی از مذاکرات مصدق با آمریکایی‌ها را نشان می‌دهد اشاره کرد. آیت الله کاشانی می‌نویسد: «همانطور که در آخرین ملاقاتم در دزاشیب به شما گفتم و به هندرسن هم گوشزد کردم که آمریکا ما را در گرفتن نفت از انگلیسی‌ها کمک کرد و حالا به صورت ملی و دنیاپسندی می‌خواهد به دست جنابعالی این ثروت ما را به چنگ آورد.»

نقطه شروع افول پایگاه اجتماعی مصدق

اما در نهایت نیز تحلیل آیت الله کاشانی درست از آب درآمد و آمریکا کودتایی را که علیه محمد مصدق طراحی کرده بود. در اینجا باز هم پایگاه اجتماعی محمد مصدق با او همراه است و مردم تا یک روز قبل از کودتا در حمایت از وی به خیابان‌ها می آیند و شعار «زنده باد مصدق» سر می‌دهند و از او حمایت می‌کنند اما در این شرایط سفیر آمریکا به ملاقات مصدق می‌رود و به او می‌گوید مردم را از خیابان‌ها جمع کنید و محمد مصدق هم به وعده وعیدهای سفیر آمریکا خوش‌بین می‌شود و دستور می‌دهد مردم از خیابان‌ها جمع شوند؛ اینجا دقیقاً جایی است که وقتی وعده‌های امریکا به مصدق هم عملی نمی‌شود و مردم هم خیابان‌ها را خالی می‌کنند، پایگاه اجتماعی مصدق رو به محاق می‌رود و جریان غربگرا در ایران از دایره حمایت‌های مردم حذف می‌شود.

به عبارتی برخلاف آن روزهایی که صدای «زنده باد مصدق» که در خیابان‌های تهران طنین انداز شده بود و حمایت مردم از نخست وزیر در تاریخ ثبت و ضبط شده است یا اینکه مصدق تصور می‌کرد مستظهر به پشتیبانی مردم است اما پایگاه اجتماعی وی به شدت شروع به ریزش کرد تا اینکه بنا بر شواهد تاریخی همین موضوع باعث می‌شود محمد مصدق که روزی در جامعه پایگاه اجتماعی دارد به کمترین و ناچیزترین پایگاه اجتماعی برسد و نتواند در هیچیک از مناسبات سیاسی کشور نقش آفرینی داشته باشد.

تأیید این موضوع را می‌توان در اظهارات ریچارد کاتم یکی از اعضای سازمان سیا در ایران دریافت. کاتم در مورد عدم اقبال عمومی به مصدق می‌گوید: «اگر مصدقی‌ها نخواهند مفهوم ۲۸ مرداد را درک کنند، این خود جوش بودن ۲۸ مرداد است که باید بپذیرند، زیرا با وجود ملاحظه‌ی خارجی، اگر هنوز عناصر مهم و مؤثر جمعیت ایران، به رهبری مصدق اعتقاد داشتند، او هرگز سرنگون نمی‌شد.»

یا در جای دیگری سام قندچی یکی از طرفداران جبهه اعتراف می‌کند هنگامی که دکتر سنجابی از مقام خود به‌عنوان وزیر امور خارجه دولت موقت بازرگان استعفا داد، برای گردهمایی عمومی و مصاحبه با او که در مقر جبهه ملی در میدان انقلاب برگزار شد، حتی دویست نفر هم در آنجا حضور پیدا نکرده بودند.

اما برسیم به جریانی در کشور که تئوری و مانیفستش در اداره کشور شبیه محمد مصدق بود و به کدخدامنشی آمریکا اعتقاد داشت. در این دوره که حافظه تاریخی مردم سرنوشت غربگرایان را به یاد نمی‌آورد یا تصور بر این بود معادلات بین المللی تغییر کرده است این جریان سکان اداره کشور را به دست می‌گیرد.

شباهت «ظریف» و «مصدق» در افول پایگاه اجتماعی

علی رغم اینکه از همان ابتدا بارها و بارها سرنوشت مذاکرات مصدق و عدم خوش‌بینی به آمریکا به دولتمردان گوشزد می‌شد ولی ریل دولت و دستگاه سیاست خارجی کشور بر مبنای اعتماد و اطمینان به آمریکا و غرب شکل گرفت تا اینکه جواب «نه، مرسی» ترامپ به درخواست محمدجواد ظریف برای مذاکره با آمریکا بار دیگر خاطره‌ها را از برخورد آمریکا با درخواست‌ها و تلاش‌های مکرر مصدق زنده کرد.

بنا بر آنچه در بالا گفته شد، این سرنوشت محمدمصدق در دو بخش قابل بحث و بررسی است؛ یک بخش مربوط به شکست‌های مکرر مصدق در مذاکرات و تساهل و تسامح با مقامات آمریکایی بود و یک بخش نیز مربوط به پایگاه اجتماعی محمد مصدق بعد از ناتوانی در اداره کشور و شکست‌های دیپلماسی او در مواجهه با آمریکا بود.

بر همین اساس می‌توان گفت پاسخ ترامپ به ظریف مشابه همان جوابی است که ترومن رئیس جمهور وقت آمریکا به محمد مصدق داد که در نهایت نه تنها برای اداره کشور نتوانست به نخست وزیر کمک کند بلکه باعث شد تا پایگاه اجتماعی وی را در جامعه نیز تحت تأثیر قرار دهد. علاوه بر این، حضور میلیونی مردم در تشییع سردار شهید قاسم سلیمانی عملاً رفراندوم بزرگی در تأیید و تاکید بر رویه «مقاومت» به جای «مذاکره» بود می‌تواند شبیه حمایت‌های مردم از مصدق در روز ۲۷ مرداد باشد ولی باز مصدق در ملاقات با امریکایی‌ها از درخواست آنها اطاعت می‌کند؛ در اینجا هم در حالی که مردم با حضور میلیونی خود نشان دادند موافق «مقاومت» هستند و خواستار انتقام سخت از آمریکا هستند، ظریف پالس «مذاکره» با امریکا را در مصاحبه با رسانه یک کشور اروپایی مطرح می‌کند.

به هر حال، در شرایط فعلی کشور به دلیل شکست‌های مکرر تیم دیپلماسی کشور برای مذاکرات با آمریکا، افکار عمومی نه تنها مانند گذشته با لایه‌های از این مذاکرات موافق نیست بلکه طرح مذاکره با آمریکا کاملاً مذموم به شمار می‌رود و از سوی افکار عمومی جامعه طرد می‌شود. شاهد مثال این موضوع هم می‌تواند تجمع روز گذشته جمع گسترده ای از مردم مقابل وزارت امور خارجه باشد. تجمع‌کنندگان روز گذشته با سر دادن شعارهایی همچون «مرگ بر آمریکا»، «مرگ بر انگلیس»، «مرگ بر اسرائیل»، از رئیس دستگاه دیپلماسی خواستند تا نسبت به مواضع اخیر خود از مردم عذرخواهی کند. علاوه بر این نیز مشاهده می‌شود افکار عمومی نیز با برگزاری این تجمع نیز همراهی می‌کند.

بر همین اساس می‌توان گفت اظهارات ظریف برای مذاکره با آمریکا و پاسخ «نه، مرسی» ترامپ دقیقاً همان تأثیری را در پایگاه اجتماعی جریان غربگرا در کشور گذاشت که در دوره محمد مصدق و جریان جبهه ملی تجربه شد.

منبع: مهر

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 22
  • در انتظار بررسی: 3
  • غیر قابل انتشار: 10
  • علی IR ۱۳:۳۴ - ۱۳۹۸/۱۱/۰۸
    23 49
    در تاریخ اجتماعی ایران بارزترین شخصیت سیاسی مصدق بوده و هست
    • IR ۱۳:۴۴ - ۱۳۹۸/۱۱/۰۸
      29 10
      به بارز بودن شخصیت چه کار داریم مصدق مصداق بارز اعتماد به امریکا بود که به وسیله خود امریکا و شاه کودتای 28 مرداد رقم خورد و دولت مصدق سقوط کرد
    • IR ۱۴:۰۶ - ۱۳۹۸/۱۱/۰۸
      23 10
      اولا شخصیت سیاسی و ثانیا اگه بارزترین بود با شورش چند تا لات و عربده کش مثل موش نمیشد
    • IR ۱۴:۱۱ - ۱۳۹۸/۱۱/۰۸
      1 3
      :)))))))))
    • IR ۱۴:۲۰ - ۱۳۹۸/۱۱/۰۸
      1 2
      آره مخصوصاً سرنوشتش بعد از اعتماد به آمریکایی ها از مصادیق بارز درس عبرت اعتماد نکردن به دشمن است
    • صفری محمود US ۱۴:۲۳ - ۱۳۹۸/۱۱/۰۸
      1 3
      به فرض که ایشان بارزترین شخصیت سیاسی بوده باشند چه ارتباطی به نقد بالا داره؟ یک شخصیت می تونه بارز باشه ولی در جهت منفی! اگه مخالف با نقد بالا هستی دلیل بیار و بگو این حرفا مشکلش کجاست؟
    • IR ۱۶:۱۵ - ۱۳۹۸/۱۱/۰۸
      25 2
      مصدق یک پایگاه اجتماعی نیمچه و نیمه ای داشت. این ظریف چی داره؟
    • IR ۱۶:۲۰ - ۱۳۹۸/۱۱/۰۸
      18 3
      آقای ظریف . خوش رقصی برای غربی ها را با وطن پرستی مغالطه نکنید
  • IR ۱۳:۴۳ - ۱۳۹۸/۱۱/۰۸
    20 3
    مصدق گرچه دراعتماد یه امریکا وپشت کردن به ایت الله کاشانی حماقت کرد وچوبشو خورد .اما وطندوست بود. متاسفانه... نیست. گرچه الان چون وزیره کسی جرئت گفتن یا انتشار این مطلبو نداره .اما واقعیت همینه.شکی نیست که فرزندان فکری ووراث کلیدم...
  • IR ۱۳:۴۶ - ۱۳۹۸/۱۱/۰۸
    22 2
    مصدق با ملاکهای امروزی اصلاح طلبان یک فرد جنگ طلب بود که زبان تعامل با دنیا را بلد نبود و ایران به دلیل وجود او دچار انواع بحرانهای اقتصادی و سیاسی شد و تورم و رکود بی سابقه را بر کشور حاکم کرد و حتی نتوانست یک قطره نفت بفروشد. در عوض زاهدی که آمد سیاستهای تهاجمی را کنار گذاشت و با دنیا تعامل کرد و تورم را برطرف کرد و شرکتهای بزرگ نفتی جهان به ایران سرازیر شدند و.... فقط سوال اینجا است که اصلاح طلبان و سرداران وادادگی چطور حتی اسم مصدق را بر زبان می برند و ادعای پیروی از او را دارند وقتی در عمل شاگردان ممتاز کلاس درس زاهدی و رزم آرا هستند؟
  • IR ۱۳:۵۲ - ۱۳۹۸/۱۱/۰۸
    0 15
    ولی این مقایسه قابل قبول نیست. مصدق در رأس قدرت ایران بود و آمریکایی ها همراه با انگلیسی ها با کودتا او را از قدرت ساقط کرده و رژیم دیکتاتوری پهلوی را برگرداندند. آیا در صورت شکست آقای ظریف قرار است آمریکایی ها با کودتا، جمهوری اسلامی را سرنگون کنند؟
    • IR ۱۵:۵۷ - ۱۳۹۸/۱۱/۰۸
      18 0
      مصدق در اوج قدرت بود و این باعث شد شاه ساقطش کنه اخه ظریف که تو اوج تنفر هست هم تراز اون نیست
  • جواد IR ۱۳:۵۴ - ۱۳۹۸/۱۱/۰۸
    16 12
    دلتون رو خوش کنید
    • IR ۱۴:۲۱ - ۱۳۹۸/۱۱/۰۸
      0 3
      چیزی است که عیان است با ماله کشی امثال شما هم عوض نمیشه
  • IR ۱۴:۱۲ - ۱۳۹۸/۱۱/۰۸
    0 3
    وینچر نشینی ظریف وگفتگو با جان کری حرف تو که تضمین بود پس چه شد
  • IR ۱۵:۰۱ - ۱۳۹۸/۱۱/۰۸
    22 2
    دکتر مصدق حداقل کاری برای ایران کرد!! میشه لطفا حداقل کارهای ظریف رو بگید ما هم بدونیم ؟؟
  • IR ۱۶:۵۸ - ۱۳۹۸/۱۱/۰۸
    4 3
    از قدیم گفتند آدم عاقل را از یک سوراخ یکبار مار میگزد
    • IR ۱۹:۵۲ - ۱۳۹۸/۱۱/۰۸
      2 0
      #ادم عاقل #پیدا کردی سلام برسون هر چی خل و چل ریخته تو گود
  • FR ۱۷:۴۶ - ۱۳۹۸/۱۱/۰۸
    9 8
    قیاس مع الفارق باعث میشه که نتوانیم وارد بحث شویم یک پارادوکس مبنایی !
    • IR ۰۹:۰۸ - ۱۳۹۸/۱۱/۰۹
      3 0
      میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است. مصدق وطن فروش نبود.
  • IR ۰۷:۵۴ - ۱۳۹۸/۱۱/۰۹
    1 3
    راه نجات ایران دور کردن غربگراها از بدنه سیاسی کشوره.امثال ظریف یا باید استعفا بدن یا برکنار شن.جای ضرر رو از هرجا بگیریم سود کردیم چرا وقتی خودمون میدونیم وجود این دولت و دیپلماسی تا ۱۵ ماه اینده جز ضرر برای منافع ملی چیزی نداره باز ادامه میدیم؟
  • IR ۰۸:۳۱ - ۱۳۹۸/۱۱/۰۹
    3 0
    مصدق وطن پرست بود وقتی دید نمیشه هیچ جور با انگلیس و آمریکا وکنار اومد سیاست تعامل گذاشت کنار وسفارت انگلیس بست و اقتصاد بدون نفت در سرلوحه برنامه اش قرار داد اینها هم وقتی دیدن دیگه حریفش نمیشن با کودتا ساقطش کردند اصلا مقایسه درستی نبود

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس